دلنوشته هام برای نگار گل زمستونیم
سلام روح وقلب من پاره تنم ای بهار من سلام ای نگار من سلام آتشی گرفته ام ای شرار من سلام ای صدای من سلام در خیالت به سر می برم ای تو یار من سلام . . . امروز مامان میخواد از احساسش برات بنویسه از حسی که بهش میگن عــــــــــــــــــشق مادری قصه از اون جا شروع میشه یکی بود یکی نبود یه مامانی بود که یه دختر داشت اسمش مریم بود مریم مامان خیلی کوچولو بود ومامان قصد نداشت حالا حالا ها نی نی بیاره اما تقدیر وخواست خدا چیز دیگه ای بود 40 روز از م...
نویسنده :
زیــنب (مامان)
20:30