نگار جوننگار جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
پیمان مهرمامان وباباپیمان مهرمامان وبابا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره
مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

.:♥♥فرشتــه های آســمونی♥♥:.

بعد از مدتها دیدن این وبلاگ و خوندن خاطرات خنده به لبام میاره

تهدید جدید نگار

1393/9/18 2:34
373 بازدید
اشتراک گذاری

             beautiful flowers

سلام جوجه کوچولوی مامان کاکل زری قندو عسلی 

امروز مامان میخواد از تهدید جدیدت برات بنویسه 

دیشب وقتی گرسنت بود با اون لحن قشنگ ودلنشینت

 گفتی :مامان گزا (غذا)    

  منم گفتم :بزار الان میدم    

 بعد دوباره با اون لحن  بچگونت گفتی :گـــــــــــــــزا  

 منم دوباره گفتم:دارم برات گزا میکشم بزار  

  وقتی نگات کردم دیدم داری غر میزنی گفتم :چی میگی      

 دیدم انگشت اشارتو گرفتی سمتم وبرام لب میچینی و  گفتی: مماختو میتشما  وقتی شنیدم نتونستم جلوی خنده بگیرم و  کلی خندیدم مریم هم از حرفات خندش گرفت وهی تهدیدت رو تکرار میکرد وسه تایی با هم کلی قه قهه بعدم مامانی بغلت کرد و بوسمالیت کرد بعد بشقاب غذا رو گذاشتم جلوت وگفتم:بخور مامان 

شما هم بازم اورد ناشتا دادی وگفتی :ماست میخوام 

از اونجایی که از دست خودت ماست تو خونه نمی مونه گفتم :نداریم 

دیدم داری میری رو مبل بشینی 

گفتم :غذا نمی خوری 

تو نیم وجبی هم منو به بازی گرفتی وگفتی :الان میام ولی دیگه نیومدی وچون ماست نبود غذا نخوردی 

اینم از کار وبار جدید شما نگار که دست شیطون رو از پشت بستی

چشمکچشمکچشمکالهی دردت به جونم عزیز دلم که هر روز با نمک تر از رو قبل میشی 

نگار من هستی وجان من پیش مرگت بشم حاضر جواب مامان  چشمکچشمکچشمک

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامانی آرتینا جان***
22 آذر 93 2:40
الهی خاله قربون اون شیرین زبونیات بشه عسل .سلام مرسی عزیزم چه با احساسی شما ممنون از این که ما رو دنبال میکنی