نگار جوننگار جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
پیمان مهرمامان وباباپیمان مهرمامان وبابا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

.:♥♥فرشتــه های آســمونی♥♥:.

بعد از مدتها دیدن این وبلاگ و خوندن خاطرات خنده به لبام میاره

دلنوشته هام برای نگار گل زمستونیم

1393/10/11 20:30
473 بازدید
اشتراک گذاری

 

              

 

سلام روح وقلب من پاره تنم  

ای بهار من سلام  

ای نگار من سلام
آتشی گرفته ام  

ای شرار من سلام
ای صدای من سلام  

در خیالت به سر می برم   ای تو یار من سلام . . .

امروز مامان میخواد از احساسش برات بنویسه از حسی که بهش میگن عــــــــــــــــــشق مادری 

قصه از اون جا شروع میشه 

یکی بود یکی نبود یه مامانی بود که یه دختر داشت اسمش مریم بود مریم مامان خیلی کوچولو بود ومامان قصد نداشت حالا حالا ها نی نی بیاره اما تقدیر وخواست خدا چیز دیگه ای بود 40 روز از موعد مامان گذشت ومامان دید که اوضاع خطری شد برای همین یه تست زد ودید که بله یه نی نی دیگه تو راهه اولش تا چند روز تو شوک بود اما بعد از چند روز وقتی به خودش اومد گفت وقتی خدا میخواد که یه فرشته ء دیگه بهم بده وقتی اینقدر بخشندست که نظر به من کرده من چرا نباید شاکر باشم و.........................روزها وهفته ها وماه ها گذشت تا این که روز زمینی شدن فرشتهء مامان فرا رسید و یه دختر 4/5 کیلویی با پوستی روشن ولبهای صورتی وقتی دکتر خواست بند نافت رو بزنه یه نگاه به من کرد وگفت میبینی چقدر نازه چه توپلی هستش نی نیت من که همهء استرس و ترسم با دیدنت ریخت خندیدم وگفتم بهش خوش گذشته که تا 42 هفته نخواست به دنیا بیاد (آخه مامان شما رو سزارین بیحسی از کمر بدنیا آورده وتا حدی شاهد عینی بدنیا اومدنت بود )حالا از اون ماجراها 1 سال و27 روز گذشته و3 روز دیگه شما فرشتهء زمینی مامان 2 سالت میشه وتوی این دوسال

روح 

قلب 

هستی

دین وایمان

نفس

و..............من شدی

من با وجود تو نگار عزیزم مادر شدن رو برای بار دوم شیرین تر تجربه کردم من با بزرگ شدن تو خودم نیز بزرگ شدم از وابستگی زیادت به خودم خوشحالم واز ته دل ذوق میکنم وقتی  با اون دستای نرم مثل پشمکت لمسم میکنی  آرامش همهء وجودم رو فرا میگیره 

با نگاهت  

و با زنگ صدات 

لبریز از احساس میشم 

                                خدایا

خدایا این فرشته مهربان کیست که از آسمان برایم هدیه کرده ای؟
این چه گلی است که در هر چهار فصل گل است ؟
این چه ماهی است که در روزها هم در آسمان است و نور میدهد؟
این چه چهره ای است که در آن پر از روشنایی و زیبایی است؟
این چه پروانه ای است که اینقدر رنگارنگ و زیباست؟
این چه ستاره ای است که در بین تمام ستاره ها درخشان تر است؟
خدایا این چه عشقی است که جانم دیوانه او شده؟ 

 

                               نگار من

یار من صبر وقرار من گل همیشه بهار من 

گونه هایت را برای دست هایم می خواهم

پیشانی ات را برای لب هایم
خودت را برای زندگی ام
می بینی ؟
برای خودم هیچ نمی خواهم
         

 ای همهء زندگی من

                               پیشاپیش   

        

ای گل بهار من ای همهء دار وندار منبوس نــــــــــــــــگارمبوس

محبت امروز برایت اینگونه دعاکردم ! خدایا !محبت

محبتبجز خودت به دیگری واگذارش نکن ! تویی پروردگار او !محبت
محبتپس قرارده بی نیازی درنفسش ! یقین دردلش !محبت
محبتاخلاص درکردارش ! روشنی دردیده اش! بصیرت درقلبش !محبت
محبتو روزى پر برکت در زندگیشمحبت

        آمـــــــــــــــــــــــــین

پسندها (6)

نظرات (4)

مامان حديث
13 دی 93 13:03
سلااااااااام خوبین؟ فردا تولد نگاره!!! ان شاا.. جشن عروسیش و دانشگاه و.... تولدت مبارک عزیزم روی ماهتون رو میبوسم
زیــنب (مامان)
پاسخ
سلام مامان جون حدیث مرسی عزیزم لطف کردی خدا دختر نازت رو برات حفظ کنه خیلی خیلی ممنونم از توجهت به تولد دخملیم از دوستی با شما خیلی خرسندیم
مامان مبینا
13 دی 93 22:39
سلاام مامان خانم مهربون ای جااااااااااااااااانم چقد با احساس نوشتیه ایشالله خدا مریم ونگار جون رو برات حفظ کنه وخنده از روی لبانشون نیفته عزیزم تتولدت نگار جون هم هزاااااااااااااااااااااااران بار مبارک
زیــنب (مامان)
پاسخ
ای جان دوست با احساس ما
مامان مبینا
13 دی 93 22:42
تولد نگار جون مباااااااااااااااااااااااااااارک
زیــنب (مامان)
پاسخ
سلام دوست جون جونی شما که خیلی به ما لطف دارین مرسی از این که حواست به تولد دخملی من بود ما از داشتن دوستای با معرفتی مثل شما به خودمون میبالیم
مامانی و بابایی دخمل طلا
14 دی 93 9:43
امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک . . .
زیــنب (مامان)
پاسخ
سلام عـــــــــزیزم ممنونم از لطف ومحبتتون و من ونگارم از داشتن دوستای با معرفتی مثل شما خوشحالیم بازم مرسی عزیزم