دل نوشته های مامان

سلام دختر مردادی من عروسک سال خرگوشی من

سلام هزارتا سلام به روی ماه زیباترین وخوش عطرترین گل دنیا ومنورترین چراغ زندگی مامان وبابا

تولدت مبارک گل خندان من

عزیزم تا حالا چهار  بهار ،چهارتابستان ،چهار پاییز و چهار زمستان را دیدی
زین پس همه چیز جهان تكراریست
جز محبت و مهربانی ...

چه زود گذشت روزی که چشم های نازت رو روبه دنیای ما باز کردی ولقب مادر رو به من دادی آتش عشق وصبر وبردباری رو در درونم روشن کردی باورم نمیشه که تو همون مریم کوچولوی چهار سال پیشی

که الان برای خودت خانمی شدی عزیزمن دختر ناز مامان توی این سال هایی که باهم بودیم خیلی چیزها رو تجربه کردیم وبا هم بزرگ شدیم وابستگی من به تو حدومرز نداره تو عضوی از وجود منی واونم قلب که با حر نفس های توبه تپش در میاد خیلی به خودم می بالم که مادر دختری مهربون وخواستنی مثل تو هستم من هیچ چیزی از مشقت بزرگ کردن تو رو یادم نمیاد هر چیزی که از با تو بودن تو ذهنم حک شده خوش بودن ولبخنده که تو با وجودت تو زندگیم بهم هدیه دادی

امروز مامان میخواد از عشق واحساسش برات بنویسه تا در آینده نچندان دور بخونی وبدونی که برای من کی وچی بودی

مریم من پاک ومقدس من ای زیبا روی من اولین وزیباترین هدیه آسمونی شادی بخش محفل زندگی من توبرام از هر جواهری با ارزشتر از هر چراغی روشن تر از هر صدایی رساتر واز هر عشقی بی همتاتری آخه منه عاشق چطوری می تونم عشقم  رو وصف کنم وقتی زبونم از گفتنش عاجزه آخه عشقم ناب ناب

چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی .. یکی که بهش اعتماد داری .. بهت اعتماد داره .. از دلتنگی هاش برات میگه .. از دلتنگی هات براش میگی .. آروم میشه .. آروم میشی .. حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه .. این حس مثل قطره های باران پاکه ..!! ...مثل حس مادری

           مرسی از این که تو زندگیم حضور داری