تعطیلات آخر هفته
سلام دخترهای قشنگ مامان پرنسس های دوست داشتنیم.
بعد از دو روز تازه وقت کرذم که بیام تا خاطره جمعه رو براتون بنویسم .
ظهر جمعه بابا جون بهمون گفت که اماده شیم که بریم جنگل اخه مریم مامان جنگلو خیلی دوست داره
خلاصه ما راهی شدیم به بشل رفتیم چه هوای خوبی بود مریم کوچولو :تو همش دنبال بابامی رفتی تا چوب
جمع کنی چه آتیشی راه انداختیت دیدنی بود بعد مریم مامان قربونش برم شروع کردی به بازی واذیت خواهر
کوچولوت کلی حیونای جورواجور هم دیدی اسب وگاو وسگای خیلی بزرگ که دخملی من از هیچ کدومش
نترسید آخه مریم من خیلی قوی و نترسه( عزیزم)نگار که همش اذیت میکرد و بعد می خوابید بعد از کلی
خوشی وعکس گرفتن دیگه هوا داشت تاریک میشد که برگشتیم خونه مرسی بابایی که همش به فکر مایی
(منم میگم مرسی شوهری )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی