تولد گل زمستونی مامان وبابا
سلام دخترک دی ماهی من
نگارم نگارم تو رو خیلی دوست می دارم عزیزم نمیدونی با تو من چه حالی دارم
گل دخترم تاج سرم مامان امروز میخواد خاطره شب تولدت رو برات بنویسه
شب تولدت مثل سالهای قبل من وبابایی برنامشو چیدیم ومهمونها رو از روز قبل دعوت کردیم اما این بار مختصر ومفید تولد گرفتیم
مهمونهای شب تولدت که زحمت کشیدن وتشریف آوردن
مامان فاطمه وآقاجون
مامان مریم وباباممی وعمه گیتی
دایی علی وزن دایی مینا ومرسانا جون
خاله مهری جون
خاله کبی وخاله پروین (دختر دایی های مامان مریم)
خاله فاطی ونگین جون
نازنین جون وفاطمه خانم
دختر دایی زینب
اما متاسفانه جای خاله سادات جون اینا وعمو شیرزاد اینا خالی بود
براشون کار پیش اومد ونتونستن بیان
خلاصه منم یه غذای محلی با مخلفات درست کردم وهمه دور هم شام خوردیم وبعد از شام هم بابا جون با انگشت های هنرمندش برامون نواخت وهمگی شروع به رقصیدن کردن به خصوص شما نگار جون ومریم جون که از بس بالا وپایین پریدین که خیس عرق شدین ولباستون رو از تنتون در آوردین خلاصه کلی رقص محلی و... داشتیم منم کلی فیلم ازتون گرفتم ویادم نبود که ازتون عکس بندازم خلاصه کمی که گذشت بابا جون کیک تولدت رو آورد
اینم کیک دخترم
اینم خود دخترم که از گرما لباساشو در آورده وداره کیکشو میبره
اینجا هم دوتا خواهر در کنار هم
بعدشم بابا ممی شمع رو برات روشن کرد وشما عزیز مامان همراه با خواهر جونت فوت کردین بعدشم همهء ما کادوهامون رو بهت دادیم از اونجایی که ما هر سال تولدت برای شما دوتا خواهر ناز نازی طلا میخریدیم این بار چیزی نمونده بود که براتون بخریم و شما همه چیز داشتین تصمیم گرفتیم برات چیز میزایی که خودت گفتی رو بخریم
که همون لحظه شما دختر عجول من از بابایی پرسیدی این دیگه چه جوریه وبابایی هم بهت یاد داد وشما هم اینو برامون درست کردی
و اینم از طرف نگین جون سرویس چای خوری وباربی که تو دلش نی نی داره
از طرف باقی مهمونها هم وجه نقد بود که دست همشون درد نکنه خیلی لطف کردن
خلاصه بعد از دادن کادوها منم چای وکیک ومیوه آوردم واز مهمونها پذیرایی کردم بعد از اون هم دوباره بابایی آهنگ نواخت وبازم رقص و شادی تا این که همه انرژیهاشون تحلیل رفت و دست از رقصیدن کشیدن وکم کم راهی خونه هاشون شدن واقعا"شب خوب وپر از شادی بود به هممون خوش گذشت به امید شبهای خوش دیگه .
نگارک من دخترک شیرین زبون ودوست داشتنی من بور بورکم
من وبابا قد تموم عالم دوست دارم وهرگز دست از دوست داشتنت بر نمیداریم وبی منت تا قیامت حماییت میکنیم تو ومریم بزرگترین گنجینهء عمر ما هستید و تو زندگیمون هیچ جای گزینی ندارید قسم میخورم
نگارم هستی من
من وبابایی برات بهترین ها رو از خدا طلب میکنیم امید وارم به همهء آرزوهای کوچک وبزرگ وقشنگ زندگیت برسی وهیچ وقت دلت نشکنه
قلب منی نـــــــــــگاری